سوگیری شناختی (Cognitive bias) به الگوهای تکرارشونده و غیرمنطقی در قضاوتها و تصمیمگیریها گفته میشود که اغلب بدون آگاهی ما رخ میدهند. این مفهوم بیانگر آن است که انسانها معمولاً اطلاعات را به شکلی پردازش میکنند که با باورها، انتظارات و تجربیات قبلی آنها همخوانی داشته باشد.
مغز انسان برای بقا طراحی شده است و به همین دلیل ترجیح میدهد انرژی خود را حفظ کند. یکی از راههایی که مغز برای صرفهجویی در انرژی به کار میبرد، استفاده از میانبرهای شناختی است. این میانبرها به مغز کمک میکنند تا به سرعت اطلاعات را پردازش کرده و تصمیمگیری کند. اما مشکل اینجاست که این سرعت گاهی به قیمت از دست دادن دقت و منطق تمام میشود.
میتوان گفت سوگیری شناختی نوعی “میانبر ذهنی” است که مغز ما برای تصمیمگیری سریعتر از آن استفاده میکند. هرچند این میانبرها ممکن است در برخی شرایط مفید باشند، اما اغلب منجر به اشتباهات شناختی میشوند. برای مثال، وقتی با یک فرد جدید ملاقات میکنید، مغز شما از روی ظاهر آن فرد قضاوتهایی درباره شخصیت او انجام میدهد. مثلاً اکثر ما در نگاه اول فردی خوشپوش و زیبا را فردی صادق و درستکار هم میدانیم حتی اگر اینگونه نباشد! برای همین است که بیشتر شبکههای خبری دنیا به ظاهر مجریان خود اهمیت بسیاری میدهند!
این مقاله از خوب پلاس به شما کمک میکند تا سوگیری شناختی را بهتر درک کنید. در طول مقاله، به مفاهیمی مانند انواع سوگیریهای شناختی، دلایل ایجاد آنها، و راهکارهای عملی برای شناسایی و مدیریت آنها پرداخته میشود. همچنین مثالهایی واقعی و کاربردی ارائه میگردد تا درک مطلب آسانتر شود. پس مطالعه کامل آن را از دست ندهید!
سوگیری شناختی یا خطاهای ذهنی چیست؟
در طول روز، انسانها با تصمیمات کوچک و بزرگی مواجه میشوند؛ از انتخاب لباس گرفته تا تصمیمگیری درباره سرمایهگذاری یا مسائل شغلی. هر یک از این تصمیمات به ظاهر ساده، تحت تأثیر فرآیندهای پیچیده مغزی و روانشناختی قرار میگیرند.
مغز ما، با وجود شگفتیهای بیپایانش، برای کارآمدتر کردن این فرآیندها، از میانبرهای شناختی استفاده میکند. این میانبرها که به آنها سوگیریهای شناختی میگوییم، گاهی میتوانند ما را به تصمیمات نادرست و قضاوتهای غیرمنطقی هدایت کنند.
سوگیری شناختی، مفهومی است که در روانشناسی و علوم رفتاری مورد مطالعه قرار گرفته و به اشتباهات سیستماتیک در تفکر، یادگیری و قضاوت اشاره دارد. این خطاها ممکن است ناشی از محدودیتهای پردازش ذهنی یا تمایلات شخصی باشند.
تصمیماتی که تحت تأثیر سوگیریهای شناختی قرار میگیرند، میتوانند پیامدهای مهمی در زندگی ما داشته باشند. به عنوان مثال:
- یک کارمند ممکن است به دلیل سوگیری تأییدی، تنها اطلاعاتی را بپذیرد که باورهای موجودش را تأیید میکنند، و این ممکن است در تصمیمگیریهای شغلی او مشکلساز شود.
- یک فرد ممکن است به دلیل اثر هالهای، تواناییهای فردی را فقط بر اساس یک ویژگی خاص او ارزیابی کند، مثلاً تصور کند که کسی با ظاهر مرتب، حتماً فردی منظم است.
شناخت این سوگیریها به ما کمک میکند تا تصمیمات بهتری بگیریم، روابط خود را بهبود بخشیم و در محیطهای کاری، اجتماعی و شخصی، منطقیتر عمل کنیم.
ایده سوگیری شناختی برای اولین بار توسط دو روانشناس برجسته، دانیل کانمن و آموس تورسکی، در دهه 1970 میلادی مطرح شد. آنها در تحقیقات خود نشان دادند که افراد حتی در شرایطی که اطلاعات کافی در اختیار دارند، ممکن است تصمیماتی بگیرند که از نظر منطقی بهترین تصمیم نیست.
در یکی از مطالعات کلاسیک آنها، نشان داده شد افراد بسته به اینکه چگونه یک مسئله بیان یا قالببندی شده است به شیوهای متفاوت به آن واکنش نشان میدهند حتی اگر اصل قضیه یکسان باشد. به عنوان مثال، روی بستهبندی مواد غذایی ممکن است به جای “حاوی 10% چربی” نوشته شود “90% چربی کمتر” . اگرچه هر دو پیام یکسان هستند، اما نسخه مثبت (90% چربی کمتر) معمولاً تأثیر بهتری بر مشتری دارد. این همان اثر قاببندی (Framing Effect) است که نوعی از سوگیری شناختی به شمار میرود که در ادامه این مقاله توضیح داده خواهد شد.
در مثالی دیگر فرض کنید دو نفر را میشناسید:
- آقای الف: او همیشه لباسهای مرتب و گرانقیمت میپوشد.
- آقای ب: او معمولاً لباسهای ساده و غیررسمی میپوشد.
اگر قرار باشد یکی از این دو نفر را به عنوان فردی منظم و دقیق انتخاب کنید، احتمالاً آقای الف را انتخاب میکنید، حتی اگر هیچ اطلاعات دیگری درباره عادات کاری آنها نداشته باشید. این تصمیمگیری تحت تأثیر اثر هالهای است؛ یعنی قضاوت شما تنها بر اساس یک ویژگی ظاهری شکل گرفته و به قسمتهای دیگر تعمیم داده شده است. در حالی که در باطن ممکن است آقای ب فردی منظمتر ، دقیقتر و وقتشناستر باشد!
چرا سوگیریهای شناختی به وجود میآیند؟
سوگیریهای شناختی به دلایل مختلفی در مغز و روان انسان شکل میگیرند. این دلایل به ساختار مغز، شیوه پردازش اطلاعات، و تأثیرات محیطی و روانشناختی برمیگردند.
همچنین سوگیریهای شناختی به دلیل محدودیتها و ویژگیهای ذاتی مغز، نیاز به تصمیمگیری سریع، تأثیرات هیجانات، و باورها و تجربیات گذشته به وجود میآیند. این دلایل نشان میدهند که سوگیریهای شناختی نه تنها قابل اجتناب نیستند، بلکه بخشی طبیعی از فرآیند تفکر ما هستند. در ادامه، مهمترین دلایل ایجاد سوگیریهای شناختی بررسی میشوند:
محدودیتهای پردازش ذهنی
مغز انسان توانایی محدودی برای پردازش اطلاعات دارد. هر روز با حجم عظیمی از دادهها مواجه میشویم که تحلیل و پردازش تمامی آنها عملاً غیرممکن است. برای سادهسازی این فرآیند، مغز از میانبرهای شناختی استفاده میکند که میتوانند منجر به سوگیری شوند.
تصور کنید در یک فروشگاه به دنبال خرید رب گوجه فرنگی هستید. از میان 10 نوع کالا، بدون تحقیق بیشتر شما بر اساس یکی از سوگیریهای شناختی خود یکی را انتخاب میکنید چون مغز شما نمیتواند در لحظه تمام اطلاعات روی بستهبندیها را به طور کامل بررسی کند.
به خاطر همین است که سوگیری شناختی در بازاریابی بسیار کاربردی است. از طراحی ظاهر کالا تا پیام نوشته شده روی محصول تا تبلیغات قبلی انجام شده توسط برندها همگی در این تصمیم ناخودآگاه و سریع مغز شما تاثیرگذار هستند.
تأثیر تکامل و بقا
سوگیریهای شناختی ریشه در تکامل انسان دارند و به عنوان ابزارهایی برای زنده ماندن و تطبیق با محیطهای چالشبرانگیز به وجود آمدهاند. در گذشته، اجداد ما برای تصمیمگیری در شرایط بحرانی، مثل مواجهه با شکارچیان یا یافتن منابع غذایی، به واکنشهای سریع و شهودی نیاز داشتند. این واکنشها اگرچه در بسیاری از موارد کارآمد بودند، اما گاهی منجر به قضاوتهای اشتباه میشدند.
فرض کنید اجداد ما صدای خشخش در میان بوتهها میشنیدند. به دلیل سوگیری منفینگری، معمولاً بدترین سناریو (حضور یک شکارچی) را تصور میکردند و سریعاً فرار میکردند. حتی اگر این صدا ناشی از باد بود، این واکنش اشتباه به طور کلی کمخطرتر از نادیده گرفتن یک تهدید واقعی بود. این نوع سوگیری به آنها کمک میکرد تا شانس بقای بیشتری داشته باشند.
اگرچه محیط زندگی مدرن با محیط اجداد ما تفاوت زیادی دارد، اما این مکانیزمهای تکاملی همچنان در ذهن ما وجود دارند. به همین دلیل است که گاهی در شرایط غیرضروری، مثل تصمیمگیری خرید یا حل مسائل کاری، همان سوگیریهای شناختی قدیمی بروز میکنند.
نیاز به تصمیمگیری سریع
در بسیاری از مواقع، انسانها برای زنده ماندن یا موفقیت نیاز به تصمیمگیری سریع دارند. این نیاز باعث میشود مغز برای کاهش زمان تصمیمگیری از الگوهای سادهسازی استفاده کند.
فرض کنید در خیابان صدای بلندی میشنوید که شبیه صدای ترمز ماشین است. بدون فکر کردن، فوراً از وسط خیابان کنار میروید. این واکنش سریع برای بقای شما بسیار ضروری است. اما گاهی اوقات در شرایطی غیرضروری همین واکنش ممکن است به خطا منجر شود.
تأثیر احساسات و هیجانات
احساسات و هیجانات نقش مهمی در تصمیمگیریهای ما دارند. مغز در حالت هیجانی ممکن است اطلاعات را به گونهای پردازش کند که با وضعیت احساسی کنونی هماهنگ باشد اما این تصمیمگیری در شرایط عادی منطقی نباشد. این فرآیند میتواند منجر به سوگیری شناختی شود.
فرض کنید به تازگی یک خبر ناراحتکننده شنیدهاید. در این حالت، احتمالاً موقع تصمیمگیری درباره مسائل دیگر نیز بیشتر به نکات منفی توجه میکنید، زیرا سوگیری منفینگری در این شرایط فعال میشود. یا فرض کنید وارد فروشگاهی میشوید که تخفیفهای ویژهای با عبارت “فقط تا امروز!” اعلام کرده است. تحت تأثیر هیجان و ترس از دست دادن فرصت، بدون بررسی نیاز واقعی، کالاهایی میخرید که ممکن است به آنها نیازی نداشته باشید.
تأثیر تجربیات و حافظه
مغز انسان تمایل دارد اطلاعات جدید را بر اساس تجربیات گذشته پردازش کند. این موضوع میتواند باعث شود قضاوتها و تصمیمها بر پایه خاطرات ناقص یا تحریفشده انجام شوند.
اگر یک بار در رستورانی غذای بدی خورده باشید، ممکن است برای همیشه تصور کنید که آن رستوران کیفیت پایینی دارد، حتی اگر بعدها کیفیت خدمات آن بهبود یافته باشد. این نوع قضاوت به دلیل سوگیری در دسترس بودن (Availability Bias) رخ میدهد.
تأثیر انتظارات و باورهای شخصی
باورهای قبلی و انتظاراتی که از قبل در ذهن ما شکل گرفتهاند، میتوانند اطلاعات جدید را به شیوهای تحریفشده تفسیر کنند. این پدیده باعث تقویت باورهای موجود و نادیده گرفتن اطلاعات متناقض میشود.
فرض کنید باور دارید که فردی خاص همیشه دیر میکند. حتی اگر او فقط یک بار به موقع برسد، مغز شما این اتفاق را نادیده میگیرد یا بهانهای برای آن پیدا میکند، زیرا این واقعیت با باور قبلی شما همخوانی ندارد. این همان سوگیری تأییدی (Confirmation Bias) است.
انواع مهم سوگیریهای شناختی
سوگیریهای شناختی به انواع مختلفی تقسیم میشوند که هر کدام تأثیرات خاصی بر فرآیند تفکر و تصمیمگیری ما دارند. در این بخش، به برخی از رایجترین و مهمترین انواع سوگیریهای شناختی همراه با مثالهای عملی و کاربردی میپردازیم و علت و نحوه مقابله با هر یک را توضیح میدهیم.
سوگیری تأییدی (Confirmation Bias)
سوگیری تأییدی زمانی رخ میدهد که افراد تمایل دارند اطلاعاتی را جستجو و قبول کنند که باورهای قبلی آنها را تأیید کند، در حالی که اطلاعات متناقض را نادیده میگیرند. این نوع سوگیری باعث میشود که افراد درک محدودی از حقیقت داشته باشند و از گسترش دیدگاه خود جلوگیری کنند. یکی از علل این سوگیری، تمایل طبیعی ذهن به صرفهجویی در انرژی و جلوگیری از پیچیدگیهای تصمیمگیری است.
فرض کنید شما معتقدید که یک رژیم غذایی خاص (مثلاً گیاهخواری) برای سلامتی بهتر است. وقتی با مطالعاتی مواجه میشوید که این رژیم را تأیید میکنند، آنها را میپذیرید. اما اگر تحقیقات دیگری نشان دهند که این رژیم ممکن است برخی کمبودهای غذایی ایجاد کند، احتمالاً آنها را رد یا نادیده میگیرید.
برای مقابله با این سوگیری، سعی کنید دیدگاهها و اطلاعات متناقض با باورهای خود را بهطور فعال بررسی کنید و از افراد با نظرات متفاوت بازخورد بگیرید.
سوگیری خوشبینی (Optimism Bias)
سوگیری خوشبینی به معنی مایل به دستکم گرفتن احتمال وقوع رویدادهای منفی و بیشبرآورد احتمال وقوع رویدادهای مثبت در آینده است. این نوع سوگیری ممکن است به حس اعتماد به نفس بیشازحد و عدم برنامهریزی کافی برای مواجهه با مشکلات منجر شود. علت اصلی سوگیری خوشبینی تمایل ذهن به حفظ انگیزه و امید از طریق دستکم گرفتن خطرات و بیشبرآورد موفقیتها است.
برای مثال، در دوران همهگیری کرونا، برخی افراد ممکن بود باور داشته باشند که هرگز به ویروس مبتلا نمیشوند، حتی اگر در محیطهای پرخطر حضور داشته باشند. این باور خوشبینانه باعث شد که آنها از زدن ماسک یا رعایت فاصلهگذاری اجتماعی خودداری کنند، در حالی که این نوع سوگیری در نهایت به افزایش احتمال شیوع بیماری منجر شد.
پس همواره احتمال وقوع خطرات را بهطور واقعبینانه ارزیابی کنید و برای مقابله با مشکلات احتمالی برنامهریزی کنید.
سوگیری منفینگری (Negativity Bias)
سوگیری منفینگری زمانی رخ میدهد که ذهن به طور طبیعی به اطلاعات منفی وزن بیشتری میدهد و آنها را نسبت به اطلاعات مثبت برجستهتر میبیند. این نوع سوگیری، به دلیل ریشههای تکاملی آن، به اجداد ما کمک کرده است تا تهدیدات را سریعتر شناسایی کنند و زنده بمانند. پس همواره تلاش کنید تعادل بین اطلاعات مثبت و منفی را در نظر بگیرید.
برای مثال، اگر در طول یک روز کاری، مدیرتان یک بار شما را سرزنش کند و پنج بار از شما تقدیر کند، احتمالاً سرزنش در ذهن شما تأثیر بیشتری خواهد داشت. این سوگیری ممکن است باعث کاهش انگیزه و تمرکز بیشتر بر ضعفها شود، حتی اگر دستاوردهای مثبت بیشتری داشته باشید.
اثر لنگر (Anchoring Effect)
اثر لنگر زمانی اتفاق میافتد که ذهن به اولین اطلاعات ارائهشده (لنگر) چسبیده و تصمیمگیریهای بعدی را بر اساس آن انجام میدهد. این پدیده حتی اگر اطلاعات جدیدتر با لنگر اولیه مغایرت داشته باشند، همچنان تأثیرگذار باقی میماند.
فرض کنید به فروشگاهی میروید و میبینید که یک پیراهن ابتدا با قیمت 1 میلیون تومان برچسب خورده، اما حالا با تخفیف به 500 هزار تومان فروخته میشود. حتی اگر ارزش واقعی پیراهن 500 هزار تومان باشد، شما احساس میکنید که معامله خوبی انجام دادهاید، زیرا لنگر اولیه (1 میلیون تومان) بر قضاوت شما تأثیر گذاشته است.
در تصمیمگیری، اطلاعات جدید و مستقل از لنگر اولیه را بهدقت بررسی کنید و به مقایسههای منطقی توجه داشته باشید.
سوگیری در دسترس بودن (Availability Heuristic)
سوگیری در دسترس بودن به تمایل ما برای ارزیابی احتمال وقوع یک رویداد بر اساس میزان سهولت یادآوری نمونههای مشابه آن اشاره دارد. این نوع سوگیری ناشی از محدودیتهای ذهن در پردازش اطلاعات و اتکا به حافظه کوتاهمدت است. اگر یک رویداد برجسته یا هیجانانگیز بهتازگی اتفاق افتاده باشد، احتمالاً احتمال وقوع آن بیش از واقعیت تخمین زده میشود.
برای مثال، اگر اخیراً خبری درباره سقوط یک هواپیما شنیدهاید، ممکن است در سفر بعدی هوایی خود احساس ترس بیشتری کنید و احتمال سقوط را بیش از حد واقعی تخمین بزنید. این در حالی است که آمار نشان میدهد سفر هوایی یکی از امنترین روشهای حملونقل است.
پس به جای اتکا به مثالهای اخیر یا برجسته، از دادههای آماری و منابع معتبر استفاده کنید.
اثر هالهای (Halo Effect)
اثر هالهای زمانی رخ میدهد که ذهن ما یک ویژگی برجسته (مثبت یا منفی) را به کل شخصیت یا تواناییهای یک فرد تعمیم میدهد. این نوع سوگیری میتواند بر قضاوتهای ما در زمینههای مختلف، از جمله کار، تحصیل و روابط اجتماعی، تأثیرگذار باشد. اثر هالهای ناشی از تمایل ذهن به سادهسازی قضاوتها با تعمیم یک ویژگی برجسته به کل شخصیت یا عملکرد فرد است.
به عنوان مثال، اگر فردی در مصاحبه شغلی ظاهری مرتب و حرفهای داشته باشد، ممکن است حتی بدون ارزیابی دقیق تواناییهایش تصور کنید که او در کار خود نیز بسیار منظم و کارآمد است. این سوگیری میتواند منجر به تصمیمگیریهای اشتباه، مانند انتخاب فردی نادرست برای یک موقعیت شغلی، شود.
یا اغلب افراد کلاهبردار با استفاده از ماشین و دفتر اجارهای و یک ظاهر و استایل شیک سعی میکنند یک ویترین و ظاهر قشنگ را به طعمههای خود نمایش دهند تا آنها را در جهت اقدام مدنظر خود قانع کنند.
پس ویژگیهای مختلف یک فرد یا موقعیت را جداگانه ارزیابی کنید و از تعمیم دادن یک جنبه به کل اجتناب کنید.
سوگیری زیانگریزی (Loss Aversion Bias)
سوگیری زیانگریزی یکی از پدیدههای رایج در روانشناسی اقتصادی است که به تمایل افراد برای اجتناب از زیان حتی به قیمت از دست دادن فرصتهای سودآور اشاره دارد. این سوگیری ناشی از این حقیقت است که زیانها تأثیری عاطفی شدیدتر از سودهای مشابه بر ما دارند.
برای مثال، اگر یک سرمایهگذار شاهد کاهش ارزش سهامی باشد که خریده است، ممکن است از فروش آن خودداری کند به این امید که ارزش سهام دوباره افزایش یابد. این رفتار اغلب باعث زیان بیشتری میشود، زیرا تصمیم منطقی فروش زودهنگام سهام با ضرر و سپس سرمایهگذاری در گزینهای بهتر است.
بسیار از افراد در سال 99 سرمایه خود را وارد بورس ایران کردند و وقتی با ضرر مواجه شدند به امید بازگشت بورس منتظر ماندند ولی طی چند سال بعد از آن نه تنها اصل سرمایه آنها برنگشت بلکه بازارهای موازی دیگر به علت تورم رشد بیشتری کردند.
پس بهجای تمرکز بر جلوگیری از زیان، به فرصتهای سودآور توجه کنید و تصمیمات خود را بر اساس تحلیل منطقی بگیرید.
سوگیری گروهی (Bandwagon Effect)
سوگیری گروهی زمانی رخ میدهد که افراد به دلیل رفتار یا نظرات دیگران، تصمیمی میگیرند بدون اینکه به طور مستقل آن را ارزیابی کنند. همانطور که میدانید انسان ذاتا موجودی اجتماعی است و ای سوگیری ناشی از تمایل به پذیرش اجتماعی و اجتناب از احساس تنهایی یا طردشدگی است.
به عنوان مثال، اگر ببینید که همه دوستان شما یک برند خاص گوشی را خریداری کردهاند، ممکن است بدون تحقیق یا نیاز واقعی خود، همان گوشی را خریداری کنید. این رفتار در تبلیغات و بازاریابی بسیار تأثیرگذار است و برندها اغلب از آن برای جذب مشتری استفاده میکنند.
پس تصمیمهای خود را مستقل از تأثیرات گروهی ارزیابی کنید و به تحلیل شخصی و منطقی اولویت دهید.
سوگیری اطلاعات بیشازحد (Information Bias)
سوگیری اطلاعات بیشازحد به تمایل افراد برای جمعآوری و تحلیل اطلاعات بیشتر از آنچه واقعاً برای تصمیمگیری لازم است اشاره دارد. این سوگیری معمولاً باعث پیچیدگی غیرضروری در فرآیند تصمیمگیری میشود و ممکن است نتیجه را به تعویق بیندازد. این سوگیری ناشی از باور نادرست به این است که اطلاعات بیشتر همیشه به تصمیمگیری بهتر منجر میشود.
برای مثال، فرض کنید قصد دارید زبان انگلیسی یاد بگیرید. شما زمان زیادی را صرف تحقیق درباره بهترین منابع آموزشی، کتابها، اپلیکیشنها و دورههای آنلاین میکنید. حتی پس از پیدا کردن یک منبع مناسب، همچنان به جستجو ادامه میدهید تا مطمئن شوید که گزینهای بهتر وجود ندارد. این رفتار ممکن است زمان شروع یادگیری شما را به تعویق بیندازد و انگیزهتان را کاهش دهد.
پس بهجای جمعآوری اطلاعات بیشازحد، اطلاعات لازم و مرتبط با تصمیمگیری را تعیین و محدود کنید.
سوگیری همبستگی خیالی (Illusory Correlation)
سوگیری همبستگی خیالی زمانی رخ میدهد که افراد به اشتباه بین دو متغیر رابطهای برقرار میکنند، حتی اگر هیچ رابطه واقعی بین آنها وجود نداشته باشد. این سوگیری اغلب ناشی از ذهنیت انسان برای یافتن الگوها در دادهها و تلاش برای معنا دادن به محیط است.
با این حال، در دنیای پیچیده امروزی، این تمایل ممکن است منجر به نتیجهگیریهای نادرست شود. برای مثال، باور عمومی به اینکه اگر گربه سیاه از جلوی شما عبور کند، بدشانسی خواهید آورد، نمونهای از این سوگیری است. در حالی که هیچ مدرک علمی وجود ندارد که عبور گربه سیاه ارتباطی با بدشانسی داشته باشد.
پس برای ارزیابی روابط بین متغیرها از دادههای واقعی و تحلیل علمی استفاده کنید و از باورهای غیرمنطقی بپرهیزید.
اثر دانینگ-کروگر (Dunning-Kruger Effect)
اثر دانینگ-کروگر یکی از جالبترین سوگیریهای شناختی است که نشان میدهد افراد با سطح دانش یا مهارت پایینتر تمایل دارند تواناییهای خود را بیش از حد واقعی ارزیابی کنند. این افراد به دلیل کمبود دانش لازم نمیتوانند عدم آگاهی خود را تشخیص دهند و بنابراین با اعتمادبهنفس کاذب عمل میکنند.
برای مثال، فردی که دانش کمی در زمینه سرمایهگذاری دارد، ممکن است فکر کند که بهتر از کارشناسان بازار سهام را پیشبینی میکند، اما در نهایت متحمل ضرر مالی میشود. یا فردی با خواندن یک کتاب و یا مقاله درباره موضوعی فکر میکند از فردی با سالها تجربه در آن موضوع آگاهی بیشتری دارد!
این اثر نه تنها در زندگی روزمره، بلکه در محیطهای حرفهای و در مشاغل مدیریتی نیز تأثیرگذار است. افرادی که اعتمادبهنفس کاذب دارند، ممکن است تصمیمات نادرستی بگیرند یا حتی در کار گروهی مشکلاتی ایجاد کنند و تصمیم آنها برای افراد بسیار زیان بخش باشد.
برای مقابله با این اثر، به دنبال بازخورد صادقانه باشید و به یادگیری مداوم و بهبود مهارتهای خود ادامه دهید.
سوگیری هزینه ازدسترفته (Sunk Cost Fallacy)
سوگیری هزینه ازدسترفته که شباهت بسیاری به سوگیری زیانگریزی دارد به این تمایل اشاره دارد که افراد به دلیل سرمایهگذاریهای قبلی (زمان، پول یا تلاش) در یک پروژه یا فعالیت، همچنان به آن ادامه میدهند، حتی اگر ادامه آن منطقی نباشد. این سوگیری معمولاً ناشی از تمایل به جلوگیری از احساس شکست یا هدررفت منابع است.
این سوگیری در دنیای کسبوکار نیز بسیار رایج است. مدیرانی که بودجه زیادی را صرف یک پروژه ناموفق کردهاند، ممکن است همچنان به سرمایهگذاری در آن ادامه دهند، زیرا نمیخواهند به اشتباهات گذشته خود اذعان کنند. در حالی که تصمیم منطقی این است که پروژه را متوقف کنند و منابع را در جای دیگری سرمایهگذاری کنند.
یا دانشجویی را تصور کنید که چندین سال در یک رشته دانشگاهی مشغول به تحصیل بوده، اما متوجه میشود که نه علاقهای به این رشته دارد و نه بازار کار مناسبی برای آن وجود دارد. با این حال، به جای تغییر رشته یا مسیر تحصیلی، تصمیم میگیرد ادامه دهد، زیرا زمان و انرژی زیادی را قبلاً صرف کرده است. این تصمیم ممکن است او را در آینده با مشکلات بیشتری مواجه کند، چرا که احتمالاً در این زمینه عملکرد موفقی نخواهد داشت.
این سوگیری در تصمیمگیریهای شغلی و شخصی نیز بسیار دیده میشود. برای مثال، ممکن است فردی سالها در حرفهای کار کند که به آن علاقهای ندارد یا رشد کافی در آن ندارد، اما به دلیل سالها تجربهای که در آن حرفه کسب کرده، از تغییر شغل خودداری کند.
مقابله با این سوگیری نیازمند داشتن دیدگاهی واقعبینانه و ارزیابی شرایط فعلی است. افراد باید یاد بگیرند که سرمایهگذاریهای گذشته را به عنوان تجربه در نظر بگیرند و تصمیمگیریهای خود را بر اساس منفعتهای آینده و علایق کنونی تنظیم کنند، نه صرفاً برای توجیه هزینههای گذشته.
سوگیری مقایسه اجتماعی (Social Comparison Bias)
سوگیری مقایسه اجتماعی زمانی رخ میدهد که افراد خود یا دیگران را بر اساس مقایسه با دیگران ارزیابی میکنند. این سوگیری معمولاً ناشی از تمایل به حفظ عزتنفس یا احساس رقابت است. برای مثال، اگر همکار شما ترفیع بگیرد، ممکن است احساس کنید که کمتر از او موفق هستید، حتی اگر ترفیع او تأثیری بر جایگاه یا عملکرد شما نداشته باشد. این سوگیری میتواند به احساس نارضایتی و کاهش انگیزه منجر شود.
این پدیده در شبکههای اجتماعی نیز بهوضوح دیده میشود، جایی که افراد زندگی خود را با تصاویر و پستهای دیگران مقایسه میکنند. در واقع آنها باطن زندگی خود را با ظاهر و ویترین زندگی دیگران مقایسه میکنند! چنین مقایسههایی اغلب غیرواقعی است، زیرا افراد معمولاً بهترین جنبههای زندگی خود را در شبکههای اجتماعی به نمایش میگذارند.
برای کاهش اثرات منفی این سوگیری، افراد باید بر اهداف شخصی و پیشرفتهای خود تمرکز کنند و از مقایسه غیرمنطقی با دیگران اجتناب کنند.
اثر قاببندی (Framing Effect)
اثر قاببندی نشان میدهد که نحوه ارائه اطلاعات میتواند به طور قابلتوجهی بر تصمیمگیری تأثیر بگذارد. به عبارت دیگر، حتی اگر دو گزینه دقیقاً یکسان باشند، نحوه بیان آنها میتواند واکنشهای متفاوتی ایجاد کند.
برای مثال، اگر بگویید “این دارو 90٪ احتمال موفقیت دارد”، افراد تمایل بیشتری به استفاده از آن دارند تا زمانی که بگویید “این دارو 10٪ احتمال شکست دارد”. این اثر ناشی از نحوه پردازش اطلاعات توسط ذهن است که به جنبههای مثبت یا منفی بیشتر واکنش نشان میدهد.
این سوگیری در بازاریابی و سیاست به طور گستردهای مورد استفاده قرار میگیرد. شرکتها اغلب محصولات خود را به شکلی ارائه میدهند که بر مزایا تأکید کند و از ذکر معایب خودداری میکنند. در سیاست، کاندیداها ممکن است اطلاعات را به گونهای قاببندی کنند که تصمیمات آنها به نظر مفیدتر یا منصفانهتر برسد.
برای مقابله با این سوگیری، افراد باید تلاش کنند تا اطلاعات را بدون توجه به نحوه ارائه آنها تجزیهوتحلیل کنند و تصمیمات خود را بر اساس دادههای واقعی و عینی بگیرند.
تأثیر سوگیریهای شناختی بر زندگی روزمره
برای درک بهتر سوگیریهای شناختی و اینکه چگونه این سوگیریهای ذهنی باعث تصمیمات و خطاهای مختلف در زندگی میشوند با مثالهایی به اثر آنها در موقعیتها و جنبههای مختلف زندگی روزمره اشاره میکنیم.
تأثیر سوگیریهای شناختی بر تصمیمگیریهای شخصی
سوگیریهای شناختی نقش بسزایی در تصمیمگیریهای روزمره ما ایفا میکنند. این سوگیریها، اغلب بدون آنکه خودمان متوجه باشیم، مسیر افکار و انتخابهای ما را شکل میدهند و گاهی منجر به تصمیمات نادرست میشوند.
برای مثال اثر لنگر، تمایل ذهن به تمرکز بیشازحد بر اطلاعات اولیه است. فرض کنید در حال خرید یک خانه هستید. اگر قیمت اولیه خانه 2 میلیارد تومان اعلام شود، حتی اگر بعداً تخفیف داده شود و به 1.8 میلیارد تومان برسد، ذهن شما همچنان روی قیمت اولیه 2 میلیارد تومان متمرکز خواهد بود و ممکن است احساس کنید تخفیف بزرگی گرفتهاید، در حالی که شاید قیمت واقعی آن خانه کمتر از اینها باشد.
یا اثر هالهای میتواند تصمیمگیریهای ما را درباره افراد و محصولات تحت تأثیر قرار دهد. برای مثال، ممکن است فردی به دلیل ظاهر مرتب و شیک خود بهعنوان فردی قابلاعتماد شناخته شود، در حالی که ویژگیهای واقعی او در قضاوت ما تأثیر چندانی ندارد. این سوگیری میتواند در انتخاب شریک زندگی یا حتی رأی دادن در انتخابات تأثیر بگذارد.
یا تصور کنید فردی میخواهد شغل خود را تغییر دهد. اگر این شخص از قبل به این باور رسیده باشد که شغلهای حوزه فناوری اطلاعات درآمد بیشتری دارند، ممکن است تنها اطلاعاتی را جستجو کند که این باور را تأیید کند و شواهد مخالف، مانند آمار بازار کار در زمینههای دیگر، را نادیده بگیرد. این امر میتواند منجر به تصمیمگیری بر اساس اطلاعات ناقص شود.
تأثیر سوگیریهای شناختی بر روابط اجتماعی و عاطفی
روابط اجتماعی و عاطفی به شدت تحت تأثیر سوگیریهای شناختی قرار دارند. این سوگیریها گاهی میتوانند ما را به قضاوتهای نادرست درباره دیگران هدایت کنند یا رفتار ما در موقعیتهای مختلف را تحت تأثیر قرار دهند. در ادامه به بررسی چند نمونه مهم میپردازیم.
اثر هالهای زمانی اتفاق میافتد که یک ویژگی مثبت (مانند ظاهر فیزیکی جذاب) دیدگاه ما را نسبت به سایر جنبههای شخصیتی فرد تغییر دهد. برای مثال، ممکن است فردی که بسیار زیبا و مرتب به نظر میرسد، به اشتباه به عنوان فردی مهربان یا قابل اعتماد تلقی شود، حتی اگر شواهدی برای این ویژگیها وجود نداشته باشد. این موضوع میتواند باعث شود افراد به اشتباه وارد روابط عاطفی شوند که در طولانیمدت ناسالم هستند.
فردی که به دلیل جذابیت ظاهری یا صرفا دلایل مالی همسر آیندهاش تصمیم به ازدواج میگیرد، ممکن است بعدها متوجه شود که از لحاظ ارزشها یا اهداف زندگی با او همخوانی ندارد. این تصمیم نتیجه سوگیری هالهای بوده است که مانع ارزیابی صحیح جنبههای دیگر شده است.
یا سوگیری منفینگری باعث میشود افراد رفتارهای منفی یا اشتباهات کوچک را بزرگنمایی کنند و نکات مثبت را نادیده بگیرند. این سوگیری میتواند باعث تضعیف روابط و افزایش سوءتفاهم شود. فرض کنید شریک زندگی شما فراموش کرده است سالگرد آشناییتان را تبریک بگوید. اگر دچار سوگیری منفینگری باشید، ممکن است این رفتار را به بیاهمیتی او نسبت به خودتان تعبیر کنید، حتی اگر در طول سال رفتارهای محبتآمیز زیادی از او دیده باشید.
همچنین نحوه ارائه یک موضوع میتواند بر نحوه تفسیر آن در روابط تأثیر بگذارد. اگر مشکلی در رابطه به شکل منفی بیان شود، احتمال ایجاد تنش بیشتر است، اما اگر همان مشکل به صورت مثبت و سازنده مطرح شود، احتمال حل آن افزایش مییابد.
به جای اینکه بگویید «تو همیشه دیر به خانه میآیی و من را نادیده میگیری»، میتوانید بگویید: «من دوست دارم زمان بیشتری را با تو سپری کنم. آیا میتوانیم برای این موضوع برنامهریزی کنیم؟» این تغییر در بیان میتواند از تعارض جلوگیری کند.
تأثیر سوگیریهای شناختی بر محیط کار و تصمیمگیری حرفهای
در محیط کار، سوگیریهای شناختی میتوانند به شکلهای مختلف بر تصمیمگیری، تعاملات تیمی و ارزیابی عملکرد تأثیر بگذارند. این تأثیرات، گاهی به کاهش بهرهوری، سوءتفاهم یا حتی تصمیمگیریهای نادرست منجر میشوند. در ادامه به بررسی چند مورد کلیدی میپردازیم.
اثر دانینگ-کروگر باعث میشود افراد با دانش یا تجربه کم، تواناییهای خود را بیش از حد تخمین بزنند، در حالی که افراد با تجربه و مهارت بالا، تواناییهای خود را کمتر از حد واقعی ارزیابی میکنند. این سوگیری میتواند تأثیر قابلتوجهی در محیطهای کاری داشته باشد، بهویژه در مواردی که افراد مسئولیتهای سنگینی را بدون آمادگی لازم بر عهده میگیرند.
یک کارمند تازهکار ممکن است احساس کند که میتواند یک پروژه پیچیده را بهتنهایی مدیریت کند، اما در طول مسیر متوجه کمبود مهارتهای لازم میشود. از سوی دیگر، یک متخصص باتجربه ممکن است از پذیرفتن مسئولیت یک پروژه بزرگ اجتناب کند، زیرا تصور میکند که هنوز برای این کار آماده نیست.
مدیران ممکن است در تصمیمگیریهای خود، تنها اطلاعاتی را جستجو کنند که باورهای موجود آنها را تأیید میکند، و از بررسی اطلاعات متناقض صرفنظر کنند. این رفتار میتواند منجر به تصمیمگیریهای اشتباه و ایجاد مشکلات جدی در سازمان شود.
مدیری که معتقد است اجرای یک نرمافزار خاص باعث افزایش بهرهوری تیم میشود، ممکن است فقط نظرات مثبت کاربران قبلی را بررسی کند و بازخوردهای منفی یا هشدارهای فنی را نادیده بگیرد. در نتیجه، این تصمیم ممکن است باعث مشکلاتی مانند کاهش کارایی یا نارضایتی کارکنان شود.
نقش سوگیریها در تبلیغات و بازاریابی
تبلیغات و رسانهها بهطور گسترده از سوگیریهای شناختی برای جلب توجه مخاطبان، ایجاد تأثیرات احساسی و افزایش فروش یا مقبولیت استفاده میکنند. بازاریابان با آگاهی از نحوه پردازش اطلاعات توسط ذهن انسان، پیامهایی را طراحی میکنند که رفتار و تصمیمگیری مخاطبان را به شکلی هدفمند تحت تأثیر قرار دهند.
تبلیغکنندگان اغلب از سوگیری خوشبینی استفاده میکنند تا مخاطبان را ترغیب کنند که نتایج مثبتی را برای خود متصور شوند و در نتیجه، محصول یا خدماتی را خریداری کنند.
تبلیغاتی که محصولی را برای کاهش وزن معرفی میکند، معمولاً تصاویری از افراد بسیار خوشحال و سالم نشان میدهد که بهسرعت به وزن ایدهآل رسیدهاند. این تصاویر باعث میشوند مخاطب احساس کند که احتمال موفقیت او در استفاده از این محصول بالاست، حتی اگر شواهد علمی کافی برای اثربخشی آن وجود نداشته باشد.
تبلیغکنندگان با استفاده از اثر لنگر، قیمتهای اولیهای را به مخاطب نشان میدهند تا ذهن او را به سمت یک ارزش خاص هدایت کنند. سپس با ارائه تخفیف، ارزش محصول را بیشتر جلوه میدهند.
در یک تبلیغ فروشگاه اینترنتی، ممکن است ابتدا قیمت اصلی یک محصول (مثلاً ۲۰۰ دلار) نشان داده شود و سپس قیمت تخفیفخورده (۱۰۰ دلار) اعلام شود. این شیوه باعث میشود مخاطب تصور کند که در حال دریافت یک معامله بسیار خوب است، حتی اگر ارزش واقعی محصول کمتر از این مقدار باشد.
بازاریابان با تکرار اطلاعات یا ایجاد تصاویر ذهنی قوی، از سوگیری در دسترس بودن برای تحریک مخاطب به تصمیمگیری سریع استفاده میکنند. این تکنیک بهویژه در تبلیغات آنلاین و تخفیفهای محدود رایج است.
یک فروشگاه آنلاین ممکن است پیامی مانند «تنها ۳ عدد باقی مانده» یا «فقط ۲۴ ساعت برای خرید این محصول فرصت دارید» نمایش دهد. این پیامها باعث میشوند مخاطب احساس کند که باید سریع تصمیم بگیرد، زیرا این اطلاعات در ذهن او بسیار برجسته و در دسترس شدهاند.
بازاریابان با نمایش اینکه افراد زیادی از یک محصول استفاده میکنند یا آن را دوست دارند، از سوگیری گروهی بهره میبرند تا مخاطب احساس کند باید به این جمع بپیوندد.
یک تبلیغ ممکن است اعلام کند که «بیش از ۵ میلیون نفر در سراسر جهان از این اپلیکیشن استفاده میکنند». این پیام باعث میشود مخاطب احساس کند که استفاده از این محصول یک رفتار منطقی و رایج است و او نیز باید آن را امتحان کند.
راهکارهایی برای کاهش تأثیر سوگیری شناختی
سوگیریهای شناختی میتوانند تأثیرات منفی زیادی بر تصمیمگیریها و رفتارهای ما داشته باشند، اما خوشبختانه میتوان با استفاده از روشها و تکنیکهای مختلف، تأثیر آنها را کاهش داد. در این بخش، به معرفی راهکارهایی خواهیم پرداخت که میتواند به افراد کمک کند تا از اثرات سوگیریهای شناختی جلوگیری کنند یا آنها را به حداقل برسانند.
تمرین تفکر انتقادی
تفکر انتقادی به معنای تحلیل و ارزیابی دقیق اطلاعات و شواهد است. افراد با تمرین تفکر انتقادی میتوانند بهطور مؤثر از سوگیریهای شناختی خود اجتناب کنند و تصمیمات بهتری بگیرند.
- شک به خود و پیشفرضها: افراد با تفکر انتقادی به راحتی باورها و پیشفرضهای خود را به چالش میکشند و آنها را دوباره ارزیابی میکنند.
- نوشتن افکار و تصمیمها: یادداشتبرداری از تصمیمهای مهم و دلایلی که برای آنها دارید، میتواند به شما کمک کند که الگوهای فکری خود را تحلیل کنید.
- پذیرش ابهام: گاهی اوقات نمیتوانیم به راحتی به پاسخهای قطعی برسیم. افرادی که تفکر انتقادی دارند، قادرند با ابهام کنار بیایند و بهطور منطقی به مسائل نگاه کنند.
- تحلیل شواهد: به جای پذیرش اطلاعات بهصورت سطحی، افراد با تفکر انتقادی تلاش میکنند شواهد و مستندات مربوط به یک موضوع را جمعآوری و تحلیل کنند.
- سوال پرسیدن: پرسیدن سوالات انتقادی در مورد افکار ، تصمیم و باورها، سوالاتی مانند «آیا همه جوانب موضوع را بررسی کردهام؟»، «آیا شواهدی ضد این نظر وجود دارد؟» بپرسید.
- تفکر چندجانبه: سعی کنید به موضوعات از زاویههای مختلف نگاه کنید و به نظرات مخالف گوش دهید.
مثال: اگر تصمیم به خرید یک وسیله گرانقیمت دارید، قبل از خرید به شواهد مختلف و نظرات مردم دقت کنید و فقط به تبلیغات یا نظرات افراد خاص اعتماد نکنید. این کار به شما کمک میکند از سوگیری تأییدی یا اثر هالهای اجتناب کنید.
جمعآوری اطلاعات متنوع
یکی از راههای مؤثر برای کاهش تأثیر سوگیریها، جمعآوری و بررسی اطلاعات از منابع مختلف است. وقتی فقط از یک منبع اطلاعات میگیریم، احتمالاً دچار سوگیریهای مختلفی مانند سوگیری تأییدی یا سوگیری در دسترس بودن میشویم.
همچنین دیدگاههای دیگران میتوانند به شما کمک کنند که سوگیریهای خود را شناسایی کنید، زیرا آنها ممکن است مسائلی را ببینند که شما به دلیل سوگیری از آنها غافل شدهاید.
- استفاده از منابع مختلف: برای هر تصمیم، از منابع مختلف اطلاعاتی استفاده کنید. این کار به شما کمک میکند که دیدگاههای متنوعی داشته باشید و تصمیمات بهتری بگیرید.
- در نظر گرفتن نقطه نظرات مخالف: سعی کنید نظرات مخالف یا متفاوت از نظر خود را بررسی کنید. این کار به شما کمک میکند که بهطور کاملتر به موضوع نگاه کنید.
- مشورت با افراد مورد اعتماد: نظرات بیطرفانه دوستان یا همکاران میتواند به شما در ارزیابی تصمیمهای خود کمک کند.
- استفاده از منتور یا مربی: یک منتور با تجربه میتواند به شما بازخورد ارزشمندی در مورد سوگیریهای احتمالی بدهد.
مثال: فرض کنید قصد دارید یک گوشی هوشمند بخرید. بهجای اینکه فقط به نظرات افرادی که از آن گوشی استفاده کردهاند یا تبلیغات برندها توجه کنید، به بررسی نقدها و مقایسههای دقیق بین گوشیهای مختلف بپردازید. این کار به شما کمک میکند تا از سوگیریهای تأییدی و در دسترس بودن اجتناب کنید.
تمرین ذهنآگاهی (Mindfulness)
تمرین ذهنآگاهی به افراد کمک میکند که در لحظه حاضر زندگی کنند و از پیشفرضها و سوگیریهای ذهنی خود فاصله بگیرند. این روش باعث میشود که فرد با دقت بیشتری به افکار و احساسات خود توجه کند و از تأثیر سوگیریهای ناخودآگاه در تصمیمگیریها جلوگیری کند.
- آگاهی از لحظه حاضر: با تمرین ذهنآگاهی، افراد میتوانند توجه خود را به حال و اکنون معطوف کنند و از درگیر شدن در افکار و احساسات منفی یا غیرمنطقی پرهیز کنند.
- عدم قضاوت: افراد با ذهنآگاهی قادرند به افکار و احساسات خود بیطرفانه نگاه کنند، بدون اینکه بهسرعت آنها را قضاوت یا برچسبگذاری کنند.
- کنترل بهتر استرس: این روش به افراد کمک میکند تا استرس و اضطراب را مدیریت کنند و تصمیمگیریهای منطقیتری داشته باشند.
- تمرین روزانه مدیتیشن: با استفاده از مدیتیشن میتوانید به ذهن خود نظم دهید و توجهتان را به لحظه کنونی معطوف کنید.
- تنفس عمیق: هنگامی که احساس میکنید در حال اتخاذ تصمیمی تحت تأثیر سوگیریها قرار دارید، چند نفس عمیق بکشید تا ذهنتان آرام شود و فرصت کافی برای بررسی منطقی شرایط داشته باشید.
مثال: اگر در محیط کاری تحت فشار برای انتخاب سریع یک راهحل قرار دارید، تمرین ذهنآگاهی به شما کمک میکند تا بهجای واکنش فوری، لحظهای مکث کنید و تصمیمات خود را با دقت بیشتری اتخاذ کنید.
بیشتر بدانید:
ذهن آگاهی (Mindfulness) چیست؟ راهنمای کامل+تمرینهااستفاده از تکنیکهای حل مسئله و تصمیم گیری
استفاده از تکنیکهای حل مسئله و تصمیمگیری میتواند به شناسایی و کاهش تأثیر سوگیریهای شناختی کمک کند. این تکنیکها میتوانند به فرد کمک کنند که سوگیریها را در موقعیتهای مختلف شناسایی و مدیریت کنند.
همچنین یکی از راههای شناسایی سوگیریها، بررسی نتایج تصمیمهایی است که گرفتهاید. اگر نتیجهای غیرمنتظره یا نامطلوب رخ داده است، ممکن است دلیلی برای بررسی مجدد فرآیند تصمیمگیری و شناسایی سوگیریها وجود داشته باشد.
- چکلیستهای تصمیمگیری: تهیه یک چکلیست میتواند به شما کمک کند تا همه جوانب تصمیم را بررسی کرده و از سوگیریها جلوگیری کنید.
- تکنیکهای تصمیمگیری گروهی: در صورت امکان، با تیم یا گروهی مشورت کنید. این کار به شما کمک میکند که دیدگاههای مختلف را بشنوید و سوگیریهای گروهی را کاهش دهید.
مثال: فرض کنید که تصمیم به شروع یک کسبوکار جدید دارید. استفاده از چکلیستهایی که فاکتورهایی مانند بررسی بازار، تحلیل رقبا و منابع مالی را در نظر میگیرد، میتواند به شما کمک کند تا تصمیمی منطقی و مبتنی بر شواهد بگیرید و از سوگیریهای مثل سوگیری خوشبینی اجتناب کنید.
بیشتر بدانید:
مهارت حل مسئله و تصمیم گیری چیست؟ همراه با مثالمطالعه و یادگیری درباره سوگیریهای شناختی
آگاهی از انواع مختلف سوگیریهای شناختی به شما کمک میکند که الگوهای آنها را در رفتار خود و دیگران تشخیص دهید. مطالعه درباره سوگیریها و شناخت مثالهای واقعی، به توسعه این مهارت کمک میکند.
- کتابها و مقالات مرتبط با روانشناسی شناختی
- شرکت در کارگاهها و دورههای تفکر انتقادی
- تماشای مستندهایی که تأثیر سوگیریها در تصمیمگیری را بررسی میکنند
مثال: مطالعه عمیقتر درباره اثر دانینگ-کروگر ممکن است به شما نشان دهد که در برخی حوزهها، اعتمادبهنفس بیشازحد دارید، درحالیکه مهارت واقعیتان کمتر از حد تصور است.
سوگیریهای شناختی فرآیندهای ذهنی هستند که باعث میشوند افراد بهطور ناخودآگاه تصمیمات نادرست یا غیرمنطقی بگیرند. این سوگیریها میتوانند در جنبههای مختلف زندگی از جمله تصمیمگیریهای شخصی، روابط اجتماعی، محیط کار و حتی تبلیغات تأثیرگذار باشند. شناسایی این سوگیریها و درک نحوه عملکرد آنها میتواند به ما کمک کند تا تصمیمات آگاهانهتری بگیریم.
با توجه به اینکه سوگیریهای شناختی از افکار ناخودآگاه سرچشمه میگیرند، معمولاً شناسایی و مدیریت آنها نیاز به تمرین و خودآگاهی دارد. ابزارهایی مانند تفکر انتقادی، جمعآوری اطلاعات متنوع، و تمرین ذهنآگاهی میتوانند به ما کمک کنند تا تأثیر این سوگیریها را کاهش داده و از آنها بهعنوان مانعی در مسیر تصمیمگیری جلوگیری کنیم.
در نهایت، هرچقدر که آگاهی و تواناییهای روانشناختی خود را در شناسایی و مدیریت سوگیریها تقویت کنیم، قادر خواهیم بود تصمیمات منطقیتر، شفافتر و کارآمدتری اتخاذ کنیم. این فرآیند نیاز به تمرین مستمر دارد و میتواند بر کیفیت زندگی شخصی، روابط اجتماعی و موفقیت حرفهای ما تأثیر عمیقی بگذارد. در پایان برای درک بهتر این مطلب انواع مختلف سوگیری در قالب یک جدول با مثال آمده است.
نوع سوگیری | توضیح | مثال |
---|---|---|
سوگیری تأییدی | تمایل به جستجو و پذیرش اطلاعاتی که باورهای قبلی را تأیید میکند. | فردی که معتقد است ورزشهای هوازی بهترین نوع تمرین هستند، تنها مقالاتی را میخواند که این ادعا را تأیید میکنند و دیگر تحقیقات را نادیده میگیرد. |
سوگیری خوشبینی | دستکم گرفتن احتمال وقوع رویدادهای منفی و بیشبرآورد احتمال رویدادهای مثبت. | فردی که معتقد است در سفر جادهای هیچ اتفاق بدی رخ نمیدهد و از بیمه سفر صرفنظر میکند. |
سوگیری منفینگری | تمایل به دادن وزن بیشتر به اطلاعات منفی نسبت به اطلاعات مثبت. | مدیر به جای تمرکز بر موفقیتهای تیم، تنها بر اشتباهات جزئی اعضا تأکید میکند. |
اثر لنگر | تکیه بر اولین اطلاعات دریافتشده (لنگر) در تصمیمگیری. | خریدار هنگام خرید یک خودرو به تخفیف اولیه نمایشگاه توجه کرده و ارزش واقعی خودرو را در نظر نمیگیرد. |
سوگیری در دسترس بودن | ارزیابی احتمال وقوع یک رویداد بر اساس سهولت یادآوری موارد مشابه. | بعد از شنیدن خبر سقوط هواپیما، فرد تصور میکند سفر هوایی خطرناکتر از واقعیت است. |
اثر هالهای | تعمیم یک ویژگی مثبت یا منفی به کل شخصیت یا تواناییهای فرد. | تصور میشود که یک کارمند خوشپوش، در کار خود نیز دقیق و حرفهای است. |
سوگیری زیانگریزی | تمایل به اجتناب از زیان حتی به قیمت از دست دادن فرصتهای سودآور. | سرمایهگذاری که به دلیل کاهش ارزش سهام خود، از فروش آن خودداری میکند. |
سوگیری گروهی | پیروی از رفتار یا نظرات دیگران به دلیل تمایل به پذیرش اجتماعی. | خرید یک مدل گوشی تنها به دلیل اینکه همه دوستان آن را دارند. |
سوگیری اطلاعات بیشازحد | جمعآوری اطلاعات بیش از حد لازم که باعث پیچیدگی تصمیمگیری میشود. | فردی که برای انتخاب یک کتاب، ساعتها به جستجو میپردازد اما هیچ کتابی را نمیخرد. |
سوگیری همبستگی خیالی | ایجاد رابطه بین دو متغیر بدون وجود ارتباط واقعی. | باور به اینکه دیدن گربه سیاه باعث بدشانسی میشود. |
اثر دانینگ-کروگر | افراد با دانش کمتر، توانایی خود را بیش از حد ارزیابی میکنند. | فردی با دانش اندک در تعمیرات فکر میکند بهتر از یک متخصص میتواند مشکل خودرو را حل کند. |
سوگیری هزینه ازدسترفته | ادامه دادن یک پروژه یا فعالیت به دلیل سرمایهگذاریهای قبلی. | دانشجویی که رشتهای را بدون علاقه ادامه میدهد چون سالها برای آن وقت صرف کرده است. |
سوگیری مقایسه اجتماعی | ارزیابی خود یا دیگران با مقایسه غیرمنطقی با دیگران. | فردی که زندگی خود را با تصاویر زیبا و موفقیتهای دیگران در شبکههای اجتماعی مقایسه میکند. |
اثر قاببندی | نحوه ارائه اطلاعات بر تصمیمگیری تأثیر میگذارد. | احتمال موفقیت یک دارو را اگر بگویند “90٪ موفقیت” بیشتر از زمانی که بگویند “10٪ شکست” ارزیابی میکنید. |